You are my once upon a time

خاطرات من و جانان

You are my once upon a time

خاطرات من و جانان

آخرین مطالب
  • ۹۶/۰۵/۲۷
    55
  • ۹۶/۰۲/۲۸
    54
  • ۹۶/۰۲/۲۶
    53
  • ۹۶/۰۲/۱۶
    52
  • ۹۶/۰۲/۱۵
    51
  • ۹۶/۰۲/۰۲
    50
  • ۹۶/۰۱/۲۷
    49
  • ۹۶/۰۱/۲۴
    48
  • ۹۶/۰۱/۲۱
    47
  • ۹۶/۰۱/۱۹
    46

10

يكشنبه, ۵ مهر ۱۳۹۴، ۱۱:۰۴ ب.ظ

امروز یه روز شلوووغ و پر استرس بوددددد


صبح رفتم اداره برق واسه گرفتن قراردادم! حالا مرحله سخت امضا گرفتن واسه قرارداد شروع شد!

بعد رفتم خیاطی که قرار شد شب برم پرو و بعدش به خواهر بزرگم زنگ زدم و کلی اصرار کردم که بله برون رو بیاد!


عصرهم یه برنامه شلوغ دیگه! با خواهر بزرگم رفتیم دنبال کفش که هیچی هم پیدا نکردیم! بعد هم پرو لباس و اینا....


جانان هم با کل خانواده رفته بودن بازار که واسم طلا بخرن! هرچی اصرار کردم نگفت چی ولی به نظر میاد دنبال سرویسن!


اوووووف کلی کاااار دارم! تقریبا هم هیچ کدوم انجام نشده!


دیشب به جانان گفتم باورت میشه؟ باورت میشه آخر هفته من میشم نامزد رسمیت؟

واسه جفتمون مثل خوابه....

۹۴/۰۷/۰۵
نسیم

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی