You are my once upon a time

خاطرات من و جانان

You are my once upon a time

خاطرات من و جانان

آخرین مطالب
  • ۹۶/۰۵/۲۷
    55
  • ۹۶/۰۲/۲۸
    54
  • ۹۶/۰۲/۲۶
    53
  • ۹۶/۰۲/۱۶
    52
  • ۹۶/۰۲/۱۵
    51
  • ۹۶/۰۲/۰۲
    50
  • ۹۶/۰۱/۲۷
    49
  • ۹۶/۰۱/۲۴
    48
  • ۹۶/۰۱/۲۱
    47
  • ۹۶/۰۱/۱۹
    46

19

دوشنبه, ۲۷ مهر ۱۳۹۴، ۱۱:۲۸ ق.ظ

دیشب دعوت شدم خونه جانان...

واسه اولین بار تنهایی رفتم خونشون! حس خیلییییی جالبی بود...


یه چیزایی خیلی رو اعصابمه! تفاوتهایی که دوتا خانواده دارن خیلی برام پررنگه!

بد نیست هاااا ولی پررنگه....


دیشب با میترا هم اتاقی سابقم تو تلگرام حرف زدم! 1 سال بیشتر بود که الکی قهر کرده بود! دیشب که دلیل قهرشو پرسیدم گفت درگیر بودم :-/

دلیل از این مزخرف تر؟!؟!؟


بهش گفتم نامزد کردم... گفتن به اون واسم عجیب غریب بود! چون اون همه چی رو از گذشته من میدونه! بیشتر از هرکسی اون میدونه!


روزایی که دارن میگذرن واسم عادی نیست... یه حس متفاوتیه... نه خوب نه بد!

فقط میخوام بگذرن.... همین.....


۹۴/۰۷/۲۷
نسیم