You are my once upon a time

خاطرات من و جانان

You are my once upon a time

خاطرات من و جانان

آخرین مطالب
  • ۹۶/۰۵/۲۷
    55
  • ۹۶/۰۲/۲۸
    54
  • ۹۶/۰۲/۲۶
    53
  • ۹۶/۰۲/۱۶
    52
  • ۹۶/۰۲/۱۵
    51
  • ۹۶/۰۲/۰۲
    50
  • ۹۶/۰۱/۲۷
    49
  • ۹۶/۰۱/۲۴
    48
  • ۹۶/۰۱/۲۱
    47
  • ۹۶/۰۱/۱۹
    46

39

سه شنبه, ۲۴ اسفند ۱۳۹۵، ۰۹:۳۰ ب.ظ

خب دیروز 23 ام بود و ششمین ماهگرد ازدواج ما :-)


صبح زود باهم رفتیم بیرون دنبال کارامون... حدود 2 ساعت که من تو ماشین نشسته بودم و از اینور به اونور دنبال کارای خونه بود...


بعد دیگه واسه اینکه از دلم دربیاره منو برد اون سر شهر که وسایل هفت سین بخرم :-)


خوشحال شدم که ذوق نشون داد... از این ظرف سفالیا و حوض ماهی ها خریدم :-) کلی هم ذوق کردم واسشون :-))


دیگه هیچ کار خاصی نکردیم...


کلا هم من این روزا بی حوصله ام و هم اون خودشو عن کرده....


الانم من واسه اینکه دعوامون نشه اومدم تو اتاق خواب و خودمو سرگرم لپ تاپ کردم!!!!


در این حد اوضاعمون عاشقانه است :-)))))))))))))))




خبر دیگه اینکه من به کنددددددی دارم خونه تکونی میکنم :-)))) یعنی 5 دقیقه یه کمد رو میریزم بیرون و دو روز طول میکشه جمعش کنم :-)))))


به هیچ عنوان حال و حوصله مهمون بازیای عید رو ندارم!!!! کاش میشد امیدی به کنسل شدن عید داشت :-)))))



۹۵/۱۲/۲۴
نسیم